کمابیش همه ما – کاربران شبکههای اجتماعی – از فرصتها و فواید این شبکهها اطلاع داریم، که اگر اینطور نبود زمانی را که تقریبا هر روز پای آنها صرف میکنیم، به امور دیگری اختصاص میدادیم. اما به نظر میرسد متناسب با این کاربرد وسیع، هنوز جای نگاهی آسیبشناسانه به این پدیده که شاید دیگر نتوان آن را چندان “نو” هم دانست، نسبتا خالی است. این آسیبشناسی میتواند هم در محافل علمی و ذیل تزهای دانشگاهی رشتههای مرتبط مطرح شود و هم توسط کاربرانی که این فضا را از نزدیک لمس کردهاند و با فواید و آسیبهایش کمابیش آشنایی دارند.
به همین بهانه نیز مدتی است در نظر دارم، به عنوان فردی از دسته دوم، یعنی گروهی که فضای شبکههای اجتماعی آنلاین را از ابتدای ورود لمس کرده و از آغاز به آن نگاهی جدی داشتهاند (و بعضا به مسایل اجرایی یک شبکه کوچک نیز ورود پیدا کردهاند،) برخی آسیبهایی را که از نگاه من دامنگیر این فضا است، بیان کنم. از این رو ترجیح دادم از عبارت “درآمدی بر” در ابتدای این نوشتار استفاده نمایم. جرقه نوشتن چنین مطلبی مدتها پیش در ذهنم زده شد، شروع آن با نوشتن چند پست در فضای گوگلپلاس ادامه یافت و نهایتا اولین بخش آن در این مطلب منتشر میشود. بدیهی است نگاهی علمیتر به این مساله باید توسط دسته اول و در فضایی تخصصیتر از یک وبلاگ شخصی صورت پذیرد (با توجه به اینکه اطلاع چندانی از محیط دانشکدههای علوم انسانی ندارم، نمیدانم تا چه حد این بحثها در آن فضا مطرح است.) به هر روی، امید است با شناسایی برخی آسیبها و تلاش برای رفع آنها، همین ابتدا و قبل از آنکه آثار تخریبی بر زندگی فردی و اجتماعیمان بگذارند، فضایی فراهم شود که در آن بتوان از فواید این شبکهها نهایت سود را برده و از مضراتش رهایی یافت.
مساله دیگر این است که آسیبشناسی شبکههای اجتماعی (و به طور کلیتر اینترنت) میتواند از دو سو مورد بررسی قرار گیرد: یکی از سمت کاربرد و استفاده از این شبکههاست که این نوشتار قصد بررسی آن را دارد؛ دیگری که اتفاقا در کشور ما نیز دارای اهمیت زیادی است، آسیبشناسی مدیریت این فضاست که ان شاء الله در نوشتاری جداگانه به آن نیز خواهم پرداخت.
– شبکههای اجتماعی: آیا دیوارهای حریم خصوصی، شیشهای شدهاند!؟
قطعا اولین و مهمترین آسیبی که کاربران را در شبکههای اجتماعی تهدید میکند، بحث “حریم خصوصی” است که این روزها بسیار دربارهاش میگویند و میشنویم. در اینجا نه قصد آن است و نه میتوان درباره تهدید این حریم توسط دولتها و شرکتها سخن گفت، که خود بحثی جداگانه میطلبد. آنچه اینجا مد نظر است، به خطر افتادن حریم خصوصی در شبکههای اجتماعی، توسط خود کاربران است. چندی پیش نتایج تحقیقی منتشر شد که نشان میداد کاربران شبکههای اجتماعی طی سالیان اخیر، رفته رفته به سمت عمومیتر کردن بخشی از حریمی که پیشتر آن را خصوصی میپنداشتهاند حرکت کردهاند. این مسالهای است که شخصا نیز آن را لمس کردهام. اما آیا این اتفاق خوبی است؟ از آنجاییکه این اتفاق تا حد زیادی به صورت ناخودآگاه رخ میدهد، قطعا خوب نیست! چرا که اصولا قبل از رخ دادنش، درباره خوب و بد بودن آن اندیشهای نشده است. اگر هم قرار باشد روزی چنین اتفاقی بیفتد، قطعا باید به صورت آگاهانه و با مطالعه از سوی کاربر باشد و نه صرفا قرار گرفتن تحت تاثیر یک جریان. اما غیر از این، شیشهای شدن وارهای حریم خصوصی، به وضوح آسیبهایی را نیز در پی دارد.
بخشی از این آسیبها تهدیداتی است که از سوی افراد بدخواه و خلافکار وجود دارد و امکان سوء استفاده از اطلاعات شخصی را در حال یا آینده فراهم میکند. اگرچه امروزه غالب شبکهها تنظیماتی برای اشتراک مطلب با گروهی محدود و مشخص را ارایه میدهند، اما تجربه نشان داده که این تنظیمات چندان هم راهگشا نیست. شاید اصلیترین شبکهای که این آسیب در آن وجود دارد، فیسبوک باشد. اگرچه فیسبوک امکان اشتراک مطلب در دستههای ساخته شده (lists) را نیز میدهد، اما غالب کاربران مطالبشان را در دو دسته عمومی (public) و دوستان (friends) به اشتراک میگذارند و آنچه را در دسته دوستان ارسال میکنند خصوصی میپندارند، اما این اندیشه تا حد زیادی اشتباه است. در حقیقت friends فیسبوک دستهای بین عمومی و خصوصی است، چه اینکه با همه افراد آن در یک سطح رابطه نداریم. اما غالبا و از سوی کاربران با آن به عنوان یک دسته خصوصی برخورد میشود.
ادامه خواندن “درآمدی بر “آسیبشناسی استفاده از شبکههای اجتماعی””