“من بارها گفتهام میدان بوسنی، جنگ اسلام و کفر تنها نیست، بلکه از این بالاتر است، دروازه ورود به غرب و اروپا است، آنجا مسالهاش بالاتر از جنگ عراق و ایران است. کسی که برود آنجا و محیط امن خانواده را رها کند، مقامش خیلی بالاتر است.” (بخشی از سخنان رهبر انقلاب در دیدار با خانواده شهید رسول حیدری)
این روزها و پس از وقایع سوریه و به ویژه با حضور داعش در عراق، دیگر نیروی قدس سپاه پاسداران آن تصویر مرموز و مبهمی نیست که صرفا با عملیات در لبنان و فلسطین شناخته شود؛ امروز دیدن تصاویر فرمانده سپاه قدس، در میدانهای نبرد برونمرزی امری طبیعی شده. حالا حتی در تحلیلهای غرب نیز لحاظ کردن IRGC Elite Quds Force یکی از محورهای اصلی بررسی وضعیت توازن قوا در منطقه و جهان است. امروز دیگر لزوم وجود نیرویی نظامی که در مسایل برونمرزی نقشافرینی کند بر هیچ کس پوشیده نیست، نه کسی در داخل منکر این قضیه است و نه حتی بیگانهای در خارج میتواند بر آن خرده بگیرد؛ امری که تا همین چند سال پیش به گونهای دیگر بود … .
در این میان شهید رسول حیدری را شاید بتوان از نسل اولیهای سپاه قدس دانست؛ فردی که از آغاز در شکلگیری سپاه غرب کشور نقشی فعال داشت؛ تا پیش از حمله عراق به تامین امنیت داخلی و مبارزه با گروهکها میپرداخت و با شروع جنگ، وظایف حساس و سنگین اطلاعاتی-نظامی را بر عهده گرفت. مسئولیتی که به فراخور آن، روزهای فراوانی را در دل عراق، به تلاش برای تشکیل گروههای مقاومت مردمی بر ضد رژیم صدام و چانهزنی
با بارزانی و کردها گذراند؛ فعالیتهای موفقیتآمیزی که تا پایان جنگ، عملا بعثیها را از کسب توفیقی چشمگیر در مرزهای شمالغرب کشور باز داشت. “شهید رسولی” که اگرچه با پایان جنگ راه ورود به دانشگاه پیش میگیرد، اما همواره مترصد فرصتی است برای ادامه جهاد؛ و آغاز حملات صربها و حمایت ایران از مسلمانان بوسنی این فرصت را برای او مهیا میکند. و این میشود تعبیر خوابی که چند سال قبل در کردستان دیده بود، اینکه “در سرزمینی غریب، رهبر مردمی غریب شده” … و محمد (همرزمش) به او گفته بود تعبیرش شهادت در کشوری غریب است. حالا بوسنی او را به آرزویش رسانده و بعد از شهادت نیز با نامی غریب (مجید منتظری) در وطن تشییع میشود … .
ادامه خواندن “از طرف “رِ””